هو دانلود
دانلود رمان مذهبی جدید pdf
هو دانلود
دانلود رمان دنیای شیرین من از زهرا ارجمندنیا

دانلود رمان دنیای شیرین من از زهرا ارجمندنیا بدون دستکاری و سانسور

دانلود رمان دنیای شیرین من از زهرا ارجمندنیا با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

یکی از روزهای پاییزی بود که آمد… اما آمدنش مثل بقیه نبود…انگار آمده بود تا جای پایش را با خودکاری پاک نشدنی هک کند. گمان می کردم آمده تا بماند… آمده تا کنارم باشد… تا حمایتم کند‌‌‌.. تا مرد بودنش را به زنانگی هایم اثبات کند… گفت دوستت دارم… گفت دنیایش هستم… گفت و گفته هایش روزی هزاربار عاشقم کرد… گفت کنارم است اما نگفت که روزی میرود… نگفت که رفتنش نزدیک است…
رمان دنیای شیرین من
دنیا: مقنعه ام را سرم کردم و بعد از کمی درگیری بابت صاف کردن لبه هایش کوله به دست از اتاقم خارج شدم… صبحانه روی میز در آشپزخانه چیده شده بود و میدانستم کار پدر است… عادت داشت به صبح زود برخواستن و چیدن میز صبحانه… حتی آن وقت هایی که مادر بود هم این وظیفه را پدر انجام می داد… با لبخند چندلقمه از خامه ی عسلی مورد علاقه ام را خوردم و از خانه خارج شدم… حدس میزدم پدر مثل هر روز برای پیاده روی به پارک نزدیک خانه رفته… به سرعت قدم هایم برای رسیدن به ایستگاه اتوبوس اضافه کردم و هیچ دلم نمیخواست دیر رسیدنم بهانه شود برای استاد مقدمات
داروسازی که با آن جدیت همیشگی اش جلوی وارد شدنم به کلاس را بگیرد… پانزده دقیقه ای برای اتوبوس معطل شدم و بعد خودم را میان خیل عظیم جمعیت داخلش جا دادم و خداروشکر هندزفری های در گوشم جلوی کلافگی ام در برابر این همهمه و سر و صدا را می گرفت… با رسیدن به دانشگاه خودم را از داخل اتوبوس پرت کردم پایین و نفس عمیقی از بابت خفه نشدنم از ریه هایم بیرون فرستادم… دستی به مانتو و مقنعه ام که مطمئنا در آن شلوغی شکل بدی پیدا کرده بود کشیدم و با قدم های آهسته به طرف دانشگاه رفتم… وارد کلاسم که شدم و بی توجه به بقیه به طرف دو صندلی خالی
رفتم و صندلی کنارم را برای ساقی نگه داشتم… جز ساقی از سال اول کارشناسی تا به الان که ارشد را باهم می خواندیم دوست صمیمی دیگری نداشتم و یک جورهایی دنیای کوچک من

خلاصه رمان دنیای شیرین من

دنیا: مقنعه ام را سرم کردم و بعد از کمی درگیری بابت صاف کردن لبه هایش کوله به دست از اتاقم خارج شدم… صبحانه روی میز در آشپزخانه چیده شده بود و میدانستم کار پدر است… عادت داشت به صبح زود برخواستن و چیدن میز صبحانه… حتی آن وقت هایی که مادر بود هم این وظیفه را پدر انجام می داد… با لبخند چندلقمه از خامه ی عسلی مورد علاقه ام را خوردم و از خانه خارج شدم… حدس میزدم پدر مثل هر روز برای پیاده روی به پارک نزدیک خانه رفته… به سرعت قدم هایم برای رسیدن به ایستگاه اتوبوس اضافه کردم و هیچ دلم نمیخواست دیر رسیدنم بهانه شود برای استاد مقدمات

داروسازی که با آن جدیت همیشگی اش جلوی وارد شدنم به کلاس را بگیرد… پانزده دقیقه ای برای اتوبوس معطل شدم و بعد خودم را میان خیل عظیم جمعیت داخلش جا دادم و خداروشکر هندزفری های در گوشم جلوی کلافگی ام در برابر این همهمه و سر و صدا را می گرفت… با رسیدن به دانشگاه خودم را از داخل اتوبوس پرت کردم پایین و نفس عمیقی از بابت خفه نشدنم از ریه هایم بیرون فرستادم… دستی به مانتو و مقنعه ام که مطمئنا در آن شلوغی شکل بدی پیدا کرده بود کشیدم و با قدم های آهسته به طرف دانشگاه رفتم… وارد کلاسم که شدم و بی توجه به بقیه به طرف دو صندلی خالی

رفتم و صندلی کنارم را برای ساقی نگه داشتم… جز ساقی از سال اول کارشناسی تا به الان که ارشد را باهم می خواندیم دوست صمیمی دیگری نداشتم و یک جورهایی دنیای کوچک من خلاصه میشد در پدرم… سامان… عمه و ساقی… دنیایم زیادی کوچک بود اما با انسان های بزرگی که تمام زندگی ام بودند… پنج دقیقه ای سرم را با جزوه ی مربوط به درسم گرم کردم تا سروکله ی ساقی با همان شلختگی بامزه اش پیدا شد… خودش را کنارم روی صندلی پرت کرد و ساقی وارانه غرغرش را شروع کرد: یعنی که چی اصلا صبح زود کلاس میزارن… نمیگن ساعت هشت ساعت اوج خواب منه…

دانلود رمان دنیای شیرین من از زهرا ارجمندنیا بدون دستکاری و سانسور

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
یکی از روزهای پاییزی بود که آمد... اما آمدنش مثل بقیه نبود...انگار آمده بود تا جای پایش را با خودکاری پاک نشدنی هک کند. گمان می کردم آمده تا بماند... آمده تا کنارم باشد... تا حمایتم کند‌‌‌.. تا مرد بودنش را به زنانگی هایم اثبات کند... گفت دوستت دارم... گفت دنیایش هستم... گفت و گفته هایش روزی هزاربار عاشقم کرد... گفت کنارم است اما نگفت که روزی میرود... نگفت که رفتنش نزدیک است...
رمان دنیای شیرین من
دنیا: مقنعه ام را سرم کردم و بعد از کمی درگیری بابت صاف کردن لبه هایش کوله به دست از اتاقم خارج شدم… صبحانه روی میز در آشپزخانه چیده شده بود و میدانستم کار پدر است… عادت داشت به صبح زود برخواستن و چیدن میز صبحانه… حتی آن وقت هایی که مادر بود هم این وظیفه را پدر انجام می داد… با لبخند چندلقمه از خامه ی عسلی مورد علاقه ام را خوردم و از خانه خارج شدم… حدس میزدم پدر مثل هر روز برای پیاده روی به پارک نزدیک خانه رفته… به سرعت قدم هایم برای رسیدن به ایستگاه اتوبوس اضافه کردم و هیچ دلم نمیخواست دیر رسیدنم بهانه شود برای استاد مقدمات
داروسازی که با آن جدیت همیشگی اش جلوی وارد شدنم به کلاس را بگیرد… پانزده دقیقه ای برای اتوبوس معطل شدم و بعد خودم را میان خیل عظیم جمعیت داخلش جا دادم و خداروشکر هندزفری های در گوشم جلوی کلافگی ام در برابر این همهمه و سر و صدا را می گرفت… با رسیدن به دانشگاه خودم را از داخل اتوبوس پرت کردم پایین و نفس عمیقی از بابت خفه نشدنم از ریه هایم بیرون فرستادم… دستی به مانتو و مقنعه ام که مطمئنا در آن شلوغی شکل بدی پیدا کرده بود کشیدم و با قدم های آهسته به طرف دانشگاه رفتم… وارد کلاسم که شدم و بی توجه به بقیه به طرف دو صندلی خالی
رفتم و صندلی کنارم را برای ساقی نگه داشتم… جز ساقی از سال اول کارشناسی تا به الان که ارشد را باهم می خواندیم دوست صمیمی دیگری نداشتم و یک جورهایی دنیای کوچک من
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    دنیای شیرین من
  • ژانر
    دانلود رمان ,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان عاشقانه,
  • نویسنده
    زهرا ارجمندنیا
  • ویراستار
    زهرا ارجمندنیا
  • طراح کاور
    بوک لند
  • صفحات
    1093
  • منبع تایپ
    بوک لند
لینک های دانلود
  • hoadmin
موضوعات
دانلود رمان باغی زیر باران از مینو جلائی فر pdf (1) دانلود رمان تاوان خواهم داد اما با عشق از مریم پور محمد pdf (1) دانلود رمان گذر غم از غم آذر دالوند pdf (1) دانلود رمان فرشته ای بدون بال از عطیه_س pdf (1) دانلود رمان دختر کوچه درختی از شیدا شیفته pdf (1) دانلود رمان عشق یخ زده از ی.محمدنیا pdf (1) دانلود رمان تاوان عشق مشترک از کیانا بهمن زاد pdf (1) دانلود رمان پیله تا پروانه از پیله تا پروانه سارا رایگان pdf (1) دانلود رمان بی پروایی از شهلا خودی زاده pdf (1) دانلود رمان متولد اردیبهشت از لیلا عفری pdf (1) دانلود رمان رابطه اجباری از سارا pdf (1) دانلود رمان بگو سیب از زهرا ارجمندنیا pdf (1) دانلود رمان رقص حباب از غزاله پایان pdf (1) دانلود رمان رعیت شیطون من از آرام رستگار pdf (1) دانلود رمان سفر به دیار عشق از arameesgh20 pdf (1) دانلود رمان لابیرنت از مهین عبدی pdf (1) دانلود رمان ثانیه هشتاد و ششم از عادله حسینی pdf (1) دانلود رمان رقاص های شیطون از سکوت تلخ pdf (1) دانلود رمان لعبت رمنده از نیلوفر دلیریان pdf (1) دانلود رمان تو خود خود بهاری از belatrix pdf (1) دانلود رمان عشق خون آشام جلد اول مجموعه مدیس سانچز از مهین مقدسی فر pdf (1) دانلود رمان خون بها از arefeh79 pdf (1) دانلود رمان حس تنهایی از عاطفه. تی pdf (1) دانلود رمان در حال و هوای عشق از مطهره علیزاده pdf (1) دانلود رمان آرام از سیمین شیردل pdf (1)
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
هو دانلود
آمار سایت
  • 299 نوشته
  • 6 برگه
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " هو دانلود " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.