خلاصه کتاب:
دنیا دختره تخسی که وقتی بچه بود بیش فعالی شدید داشت یه جوری که راهی آسایشگاه روانی شد و اونجا متوجه شدن این دختر یه دختر معمولی نیست و ضریب هوشی بالایی داره… تو سن ۱۹ سالگی صلاحیت تدریس تو دانشگاه رو می گیره و با سامیار معتمدی پسره مغرور و پر از شیطنت و البته جذاب و دختر کش که به هیچ دختری محل نمیده و دخترا فقط و فقط براش سرگرمی ان… بخاطر شرایطی که دنیا با اختراعش تو کشور های دیگه داره… روی دنیا شرط میبنده و میخاد مخ دنیا رو واسه رسیدن به اهدافش بزنه در حالی که دنیا فکر می کنه…
خلاصه کتاب:
عسل و علی خواهر و برادر، عسل ۱۸ ساله دانشجوی طراحی نامزد یاسر، علی کارگر گل فروشی، بهترین و معروف در کارش، موتور سوار با مرام لوتی، ساکن محله قدیمی دردار با مادربزرگشون زندگی می کنن و ماجرایی دارن، شمیم شاهسوند دختر دردانه ومحبوب و پرانرژی و سرزبون دار خانواده مذهبی و معتقد ساکن ورامین بعد از ۴ سال کار در سالن ارایشگری بالاخره تصمیمشو میگیره و هم دانشگاهی و دوست با عسل. او در دانشگاه هم کارش درسته حسام پسرعموش بداخلاق و بدرفتاره باهاش و البته بهش علاقه هم داره مثلا و الحق که شمیم هم کم نمیزاره…
خلاصه کتاب:
داستان راجع به دختری به نام باران هست که پدرش رو از دست داده و دانشجوئه و با مادر و ۳ تا خواهرش زندگی میکنه. توی دانشگاه با یه پسری فوق العاده مشکل داره. به دلایلی مجبور میشن خونشون رو عوض کنن و دست بر قضا همسایه و صاحب خونشون همون پسره هستش...
خلاصه کتاب:
سینا پسری جذاب ، مغرور و متعصب مهندس عمران ریس شرکت بزرگ ساختمانی، پدرش حاج معتمدی تاجر معروف شهرشون به اجبار مادرش با هلیا دانشجوی رشته داروسازی ازدواج می کنه ولی خودش دختر دیگهای رو دوست داره، هلیای زیبا رو مورد آزار و اذیت خودش قرار میده ولی بعد از مدتی سخت عاشقش میشه ولی هلیا ...
خلاصه کتاب:
داستان راویتگر زندگی دختر فقیر و روستایی به اسم صحراست که با مادرش به تنهایی در خانهی فقیرانهای زندگی میکنند و برادر کوچیکترش در روستای دیگهایی در مدرسهی شبانه روزی درس میخونه صحرا تمام عمر رو با چوپانی میگذرونه تا اینکه یک روز متوجه میشه اقوام دوری هم دارن که... با ورود آرسام به زندگیش همه چیز تغییر میکنه تا اینکه خبر میرسه که برادرش در مدرسه کسی رو به قتل رسونده و... در ادامه اتفاقاتی پیش میاد که کل داستان رو زیر و رو میکنه…
خلاصه کتاب:
قیصر از پس پرده های خاطراتش می آید که برای پناه، پناه باشد. می آید که مردانگی در پس کوچه های نامردی گم نماند. دل می فروشد و مردانگی می خرد. برای آدم هایی که جای خالیشان را سنگ سرد قبرستان پر کرده. برای زن دیوانه ای که جا های خالی را با مداد سیاه سکوت پر می کند…
خلاصه کتاب:
دلیار دختری که پدرش را از دست داده مدتی پیش عموش که پسری را به فرزندی قبول کرده زندگی می کنه پسری زورگو و شکاک… حالا بین این دو نفر اتفاقاتی میوفته که باعث...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " هو دانلود " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.