خلاصه کتاب:
آراز رستگار، نوه خان زاده تبریز، یه پسر از یه خانواده متعصب و با اصل و نصب، برای یه انتقام به عنوان نفوذی پلیس توی مهمونی هایی که مرکز خلافه رفت و آمد داره و خودشو بین اونا جا زده…
خلاصه کتاب:
تائیس افسونگری بود که با افسون خود اسکندر را وادار کرد پرسپولیس را به آتش بکشد و من افسونگری هستم که روح را به آتش می کشم … یکی پس از دیگری … افسون نخواست افسونگر باشد… افسونگرش کردند.
خلاصه کتاب:
“اوه پناه بر خدا! من هیچ وقت چیزی درباره ی عشق و این گونه مزخرفات سرم نمی شود! در داستان های رمانتیک معمولا دخترها این احساس را با خیره شدن و سرخ شدن و غش و ضعف کردن و لاغر شدن و رفتار کردن مثل احمق ها، نشان می دهند، حالا ‘مگ’ هیچکدام از این کارها را نمی کند. او مثل یک موجود عاقل خوب می خورد و خوب می خوابد و موقعی هم که درباره ی ‘بروک’ حرف میزنم، توی چشم من نگاه می کند….
خلاصه کتاب:
امیرحافظ پسری که مجبور میشه با بیوهی برادرش ازدواج کنه در حالی که خودش کس دیگهای رو دوست داره و با رابطهی پنهانی که با سلما داشته اونو باردار کرده و این موضوع زمانی پیش میاد که امیرحافظ با زنداداش بیوهش ازدواج میکنه و وقتی میفهمه سلما حاملهست بهش اجازه نمیده بچهشو سقط کنه و …
خلاصه کتاب:
این قصه ، قصه دو مرده که زندگیشون گره خورده به گروهی که خلاف هاشون رگ غیرت مردان شهر و شادابی جوونه های سرزمین رو هدف گرفته . دو مرد با دو دیدگاه متفاوت که گاهی مجبورن برای حفظ قسمشون از آخرین روزنه های امید دیگری بگذرن و پا رو تنها داشته هاشون بزارن. مردانی که گاهی در خلوت می شکنن ، مردانگی رو . قسم هاشون و حرمت هایی که روزی براشون مانند اسم مادر مقدس بوده و کی می دونه سرنوشت براشون چی رقم زده و در جدال بین مردونگی و وفای به عهد کدوم سربلند بیرون میاد…
خلاصه کتاب:
آیلار دختر کوچیک خانواده شکوهی که برخلاف اعتراض خانوادش پلیس میشه با تمام شر و شیطونی هاش میره پلیس میشه و یک ماموریت بهش میخوره که با تمام ماموریت هاش فرق داره توی این ماموریت از برادرشوهر خواهرش (امیرسام) کمک میگیره که جریاناتی براشون پیش میاد.
خلاصه کتاب:
آرام آرام قدم بر داشت و وارد حیاط شد. نگاهش بر در بود و منتظر تا آوا بیاید و کیفی که توانایی حملش را نداشت بگیرد. دو قدم جلوتر رفت تا در آرام باز شد و آوا بی خیال قدم بیرون گذاشت. کلید برق را زد تا آن جسم در همی که آرام جلو می امد را ببیند .با دیدنش در آن هیبت، مات بر جای ماند و چشم گشاد کرد . باور نداشت دختر ملحفه بر دوش با آن باندها و قدم هایی سنگین خواهرش باشد. بی اختیار دست بر دهان گذاشت و با ناباوری نامش را زمزمه کرد. پروا از حرکت ایستاد و ملتمس نگاهش کرد شاید بهت را کنار گذاشته به کمکش بشتابد. گویی نگاهش به خوبی سخن گفت که آوا…
خلاصه کتاب:
علی مرد خشنی است که به جرم قتل در زندان است. پناه شفق وکیل جوان و بی تجربه ای که پرونده ی این مرد بد اخلاق و جذاب را به عهده میگیرد و با وجود همکاری نکردن های علی سعی در فاش کردن راز این قتل دارد و در این میان عشقی آتشین که…
خلاصه کتاب:
یه خانوم خجالتی و چادری یه آقای جلف وشیطون از شانس بد این خانوم همسایه از آب درمیان اذیتای این آقا برای حرص دادن این خانوم دیدنیه و خنده دار بریم ببینیم این خانوم می تونه این آقای جلف و آدم کنه یا نه…
خلاصه کتاب:
رمان درباره دختری۲۳ساله به اسم نازیلااست که باپدرش زندگی می کنه. از اونجایی که خیلی تنبل وفقط آرزوکردن بلده و نه تلاش کردن، پدرش مجبورش می کنه که بره شرکت پسرعموش کار کنه. ولی این کل داستان نیست و اتفاقاتی می افته که اصلا انتظارشونو نداشت و نه حتی انتظار همچین رفتاری از خودش رو….
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " هو دانلود " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.